یورغوس یوانو
از یونانی: یانیس گوماس، رامیار حسینی
جلوی همان در و پنجرهها تا سحر بیدار ماندیم. جسورترین و جدیترین زنان محل پیش مادر دختر رفتند تا او را دلداری بدهند که حال دیگر کامل سکوت کرده بود. دیگر زنها ماندند و در مورد هزل و بطالت زندگی و همچنین در مورد اینکه شاید همسر جوان دختر دوباره ازدواج کند، صحبت بکنند و همه یکصدا می گفتند که همسرش تسلی خاطرش را باز خواهد یافت و اضافه می کردند که "افسوس برای مادرش و دخترک که جوانمرگ شد". البته گهگاهی هم یک صدای خشن مردی تنها مانده که همسرش میان جمع بود زنی را از این مباحث فلسفی جدا می کرد و او را به منزل همسرش فرا می خواند.