غسان حمدان
برف از پس پنجره
سر باریدن دارد
سقف لاجورد از ستاره و ماه خالی.
افسانه عشق آغاز میشود
دست دراز میکنم
دو شعر از شاعر عراقی: غسان حمدان
برای نوید افکاری....
١
اعدامی
شب
از پنجره، به اتاق سایه میگسترد
بوی گل سیاه
خانه را پر میکند
جلاد
تنها
خفته است
اناری
روی میز آشپزخانه
در انتظار صبح
و طناب دار
در محوطه زندان
محکوم، بیخوابی میکشد
و بوی انار
مستش میکند...
٢-
سپیده
گاه غزل عاشقانه
در آغوشت میفشارم
نگران از گرگ درون...
برف از پس پنجره
سر باریدن دارد
سقف لاجورد از ستاره و ماه خالی.
افسانه عشق آغاز میشود
دست دراز میکنم
تن تو
بسان توده ابری
مرا در بر میگیرد
دست است و چشم و لب
و خروش بیپایان...
زبان آسمانی مرا کم است...