حسیب عمار

 

آدونیس، با تئوری پردازی در زمینه شعر سپید، بیش از دیگران در این جریان نو نقش داشت. دغدغه او از ابتدا، خلق یک زبان تازه بوده. او اولین شاعر عرب محسوب می شود که مفهوم تثویر اللغه یا انفجار زبان را وارد شعر معاصر عرب کرد. از دیدگاه او، زبان برای اینکه زنده بماند، باید توانایی های بی پایانش را بروز دهد. به بیان دیگر، زبان شعری باید در حالت پویایی و تجربه مدام برای دستیابی به معانی تازه و بیرون رفتن از مفاهیم عادی اشیاء باشد. 

 

 

آدونیس؛ شاعری که حرفه‌اش عصیان است

 

هم‌رسانی

رخسارِ مهیار

آتش است

سرزمین ستاره های آشنا را

می سوزاند

اینک از مرزهای خلیفه گذر می کند

پرچم زوال به دست گرفته

تمام خانه ها را ویران می کند

اینک امامت را نمی پذیرد

و نا امیدی خود را چون نشانه ای

بر چهره فصول می گذارد. (ترانه‌های مهیار دمشقی)

 

وقتی از قطار در پاریس پیاده شدیم کمتر از ۵ ساعت وقت داشتیم. خانه آدونیس، ده دوازده کیلومتر از مرکز پایتخت فرانسه دور است. پس از حدود یک ساعت به محل سکونتش رسیدیم. منطقه تجاری پر از ساختمان های بلند که بانک های و شرکت های چند ملیتی در آنها جای گرفته اند. او در یک ساختمان مسکونی ۳۷ طبقه ای زندگی می کند. منطقه ای شبیه به نیویورک. آنجا که رسیدیم، به یاد قصیده مشهور آدونیس "گوری برای نیویورک" (١٩٧١ میلادی) افتادم. آدونیس در این شعر نیویورک را، به عنوان نماد سرمایه داری که او آن را "تُهی از انسانیت می خواند"، به زنی تشبیه می کند که "در یک دستش کهنه ای به نام آزادی دارد و در دست دیگر گلوی کودکی را می فشارد ، به نام زمین". شاعر امروز اما اینجا در سایه غول های سرمایه داری زندگی می کند.

از کشورهای عرب نفت خیز نیستم

منتقدان آدونیس را فردی می دانند که از خود بتی ساخته تا دیگران او را پرستش کنند. اهلا و سهلا، با این کلمات و با چهره ای خندان اما از من و همکارانم، پذیرایی می کند. آدمی میان قد، مهربان و فروتن یافتم اش. در جریان گفتگو بارها شوخی کرد. امسال (٢٠١٥میلادی) ٨٥ ساله شد. اما همچنان حافظه ای قوی و ذهنی روشن دارد. آخرین بازمانده نسل اول شاعران پیشگام معاصر عرب در آپارتمان کوچکی زندگی می کند. از او پرسیدم چرا هنوز ویلایی برای خود نخریده؟ گفت، "از کشورهای امیر نشین عرب نفت خیز نیستم". وقتی وارد راهروی تنگ آپارتمانش شدیم،‌ به سختی قدم بر می داشتیم چون انبوه کتاب ها راه رفتن را سخت کرده بود. در سالن پذیرایی کوچکش، به هر سو که نگاه می افتاد، کتاب دیده می شد؛‌ روی زمین،‌ قفسه ها، میزها و حتی صندلی ها کتاب بود. در واقع غیر از کتاب و تابلوهای کوچکی که بعضی از آن ها ساخته خودش بود، چیز دیگری به چشم نمی خورد. ما برای اینکه دوربین ها را جابجا کنیم،‌ باید کتاب ها را از یک کنج سالن به کنجی دیگری می بردیم.

انقلاب در شعر عربی

بیش از ۷۰ سال است که علی احمد سعید اِسبِر با نام مستعار آدونیس، شعر می سراید. ۱۳ ساله بود که در زادگاهش در برابر شکری القوتلی، نخستین رئیس جمهوری سوریه قصیده خواند. امروز ۲۱ مجموعه شعر از او چاب شده است، شعری که از دید هواداراش انقلابی در شعر عربی بوجود آورد. نزدیک به ۶۰ سال است که آدونیس پرچم عصیان، هنجار گریزی، ویرانگری و به چالش کشیدن میراث فرهنگی عربی، اسلامی در شعر و تفکر را در دست دارد.

او با راه اندازی مجله "شعر"، همراه با یوسف الخال در سال ۱۹۵۷ میلادی، در کنار محمد الماغوط، اُنسی الحاج، شوقی ابی شقرا و شاعران دیگر، از اوزان قدیم و وزن عروضی خلیل فراهیدی سرکشی کرده و جریان تازه ای را در شعر عرب زیر نام قصیده نثر یا شعر سپید، پدید آوردند و ساختار شعر کلاسیک را درهم کوبیدند. پیش از پیدایش این جریان، بدر شاکر السیّاب و نازِک الملائکه در عراق جریان شعر آزاد یا شعر تفعیله را زیر تاثیر شاعران و تئوریسین های ادبی مدرن غرب، مخصوصا تی. اس. الیوت، شاعر سرشناس آمریکایی بریتانیایی، پی ریختند. اوزان ادواری و تفعیلات یا ریتم در این شعر حفظ می شود اما شاعر دیگر پایبند به بیت دارای دو مصراع و یک قافیه نیست. این جریان عصیانی بود بر شعر کلاسیک عربی.

آدونیس و همراهانش، هم شعر کلاسیک و هم شعر تفعیله را پاسخگوی نیازمندی های عصر نو نمی دانستند و با تاثیر پذیری از جریان های مدرن غربی، بخصوص فرانسوی، شعر سپید را عرضه کردند که خالی از هرگونه وزن و قافیه است. این شعر بر موسیقی و آهنگ درونی درهم تنیده با تجربه و وجدان شاعر استوار است. آن ها وزن و قافیه را مانع حرکت شاعر به سوی افق های تازه و مانع بیان اندیشه اش می دانستند. فشردگی، توفندگی، اجمال، رمزگرایی، معانی پنهانی، آشنایی زدایی و وحدت اورگانیک، از مهم ترین ویژگی های قصیده نثر عربی خوانده می شود.

خلق جهان نو

آدونیس، با تئوری پردازی در زمینه شعر سپید، بیش از دیگران در این جریان نو نقش داشت. دغدغه او از ابتدا، خلق یک زبان تازه بوده. او اولین شاعر عرب محسوب می شود که مفهوم تثویر اللغه یا انفجار زبان را وارد شعر معاصر عرب کرد. از دیدگاه او، زبان برای اینکه زنده بماند، باید توانایی های بی پایانش را بروز دهد. به بیان دیگر، زبان شعری باید در حالت پویایی و تجربه مدام برای دستیابی به معانی تازه و بیرون رفتن از مفاهیم عادی اشیاء باشد. زیرا او شعر را، هنر زبانی می داند که وظیفه آن آفرینش و ابداع است نه تعبیر و توصیف جهان. شعر از نظر آدونیس، نوع نگاه به جهان را تغییر می دهد، رابطه بین کلمه و اشیاء و بین خواننده و زبان را تغییر می دهد و از این راه تصویر متفاوتی از جهان بدست می آید.

آمیزه ای از اندیشه های متضاد

این ویژگی ها و نگاه نو آورانه آدونیس، در ترانه های مهیار دمشقی که در سال ۱۹۶۱ میلادی منتشر شد و مهم ترین مجموعه شعرش خوانده می شود، به خوبی تبلور یافته است. در این دیوان او نقاب مهیار را می پوشد تا تاریخ و میراث عربی اسلامی را نقد کند و اندیشه، دردها و تجربیات خود را باز گوید. مهیار یک شخصیت واقعی است، همان مهیار دیلمی؛ شاعر شیعه ایرانی تبار قرن چهارم هجری قمری. شاید برای اینکه آوارگی درد مشترک هر دو بوده، او را انتخاب کرده است.

آدونیس از آبشخورهای فرهنگی، اندیشه ها و جریانهـای مختلف و حتی متضاد شرقی و غربی، تاثیر پذیرفته که در شعر او آبدیده شده اند. دنیای شعری او سرشار از رمزها و اسطوره ها است با بن مایه های فلسفی، عرفانی و سوررئالیستی. خدا، مرگ خدا، شیطان، جنگ،‌ صلح، سکس، شراب و دیوانگی از واژه هایی است که در شعر او به آن برمی خوریم که بیانگر روح عصیانگر آدونیس است. همین شیفتگی عجیب او به عرفان و تصوف را توضیح می دهد و ستایش افراط آمیزش از روح طغیانگر صوفی ها را نشان می دهد. او یکی از مهم ترین کتاب های خود را هم به بررسی نقاط اشتراک بین تصوف و سوررئالیسم اختصاص داده و برجسته ترین نقطه اشتراک این دو جریان را شورش و اعتراض دانسته است.

عصیان در برابر اندیشه ای "ایستا"

برای آدونیس شعر با اندیشه رابطه ای ناگسستنی دارد. همین است که در کنار شاعر بودن، او نقاد ادبی، مترجم و صاحب اندیشه است که میراث عربی اسلامی را با دیدی متفاوت بازخوانی می کند. بیش از ۱۴ پژوهش علمی انجام داده و چندین مجموعه شعری و نمایشنامه را از زبان فرانسه وانگلیسی به عربی و از عربی به فرانسه ترجمه کرده است. به زبان فرانسه هم می نویسد. گزیده هایی متعددی از شعر شاعران مطرح کلاسیک و مدرن عربی را منتشر کرده است. برای سالها استاد دانشگاه نیز بوده است.

مهم ترین کتاب آدونیس در زمینه اندیشه، الثّابِت والمُتحوِّل یا ایستا و پویا است که در آن میراث فرهنگی عربی اسلامی را نقد و بررسی کرده است. طرفداران آدونیس این کتاب را تلاشی جدی برای تحلیل میراث فرهنگی عربی اسلامی می دانند که پژوهشگران این عرصه نمی توانند آن را نادیده بگیرند. در این اثر ۴ جلدی - که در اصل پایان نامه دکتری اش است-، او دیالکتیک آنچه را که جریانهای سیاسی، اندیشگی، فقهی و شعری ایستا و پویا در فرهنگ عربی اسلامی می خواند بررسی کرده و نماینده هایشان را معرفی می کند.

فکر ایستا از نظر آدونیس، بر متن اصلی که قرآن است تکیه دارد و صاحب این فکر ثبات این متن یا نصّ را، دلیلی بر ثبات خود می داند. ثبات اینجا به معنی برحق بودن است. چون منبع معرفتی این اندیشه متن مقدس است، بنابرین باید همه معارف از این منبع آب بخورند. پیامد این گرایش، به میان آمدن یک دستگاه قدرت معرفتی است که به خود حق تشخیص فکر خوب و بد را می دهد. در مقابل، اندیشه پویا که بر جستجو، پویایی و خلاقیت استوار است، نصّ اصلی را به عنوان منبع و اساس معرفت دنیایی قبول ندارد و اگر هم قبول دارد، مو به مو آن را نقل نمی کند؛ بلکه در پرتو تحولات زمانه به تأویل آن می پردازد.

از دید آدونیس، تاکید بر ثبات نص دینی باعث شده که سیاست، ادبیات،‌ اجتماع و همه علوم غیردینی دچار ایستایی شوند چون اندیشه ایستا، با پشتوانه ثابت بودن نص اصلی که قرآن است، این همه را به گونه ارگانیک با دین پیوند می دهد و به خود حق می دهد که معیار سودمند یا زیانمند بودن معارف و علوم را برای جامعه تعیین کند. چیره بودن این تفکر ایستایی بر ذهنیتِ عربها، از دید او، دلیل عقب ماندگی شان از چرخه تمدن بوده و مانع بروز خلاقیت شان است. از زمان انتشار این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۹۷۴ میلادی، تا امروز جنجال بر سر آن پایان نیافته است.

انتقاد ها اما آدونیس را از ادامه راه عصیان بر میراث سنتی باز نداشت. او با همین رهیافت، به زبان شعر میراث و تاریخ عربی اسلامی را در یک اثر دیگرش دنبال کرد: الکتاب، أمس المکان الآن (کتاب، دیروز مکان اکنون). این کتاب رمز آلود آمیزه ای از شعر و نثر است که با زبانی محکم و فخیم و با شیوه ای نو و در سه جلد نوشته شده است. این نوشته یک سفر مجازی در تاریخ اسلام است.

برخی نقادان ادبی، "کتاب" را در خلاقیت، به ایلیاد هومر و فاوستِ گوته تشبیه کرده اند. ادونیس کتاب را، به طور مجازی به ابوطیب متنبی شاعر دوره عباسی ها، که بزرگترین شاعر عرب قلمداد می شود، نسبت می دهد و نقاب او را می پوشد تا با تاریخ و میراث عربی اسلامی به گفت و گو بنشیند. در مورد آنچه مقدس و ممنوع در این میراث به حساب می آید پرسش ها و انتقادها مطرح می کند. اینجا هم، دردِ آوارگی، ناامیدی و از بین رفتن رویاها ظاهرا دو شاعر را به یکدیگر نزدیک کرده بی آنکه هم نظر باشند.

منتقدان و مخالفان بی شمار

در مورد شعر و نثر آدونیس ده ها پژوهش علمی، پایان نامه های متعدد، و کتاب های انتقادی به زبان های مختلف نوشته شده و آثار او به چندین زبان اروپایی و غیر اروپایی، از جمله فارسی ترجمه شده است. ترانه های مهیار دمشقی، تصوف و سوررئالیسم و سنت و تجدد ( ایستا و پویا) از مهم ترین آثار او است که به فارسی برگردانده شده. از سال ۱۹۸۸ میلادی به این سو، او از نامزدان دائمی جایزه نوبل بوده است. با این حال، او برنده بیش از ۲۰ جایزه دیگر بوده که مهم ترین آنها جایزه معتبر گوته در سال ۲۰۱۱ میلادی است.

اما مخالفان و منتقدان آدونیس هم کم نیستند. اسلام گراها او را بخاطر نوشته و اشعار انتقادی اش، به کفر و زندقه متهم می کنند و برای اینکه آدونیس در یک خانواده علوی به دنیا آمده، به دیدگاه های او با دیده شک و تردید می نگرند. بارها خواستار آتش زدن کتاب هایش شده اند. آخرین بار اواخر سال ۲۰۱۳ میلادی، یک گروه افراطی اسلام گرا در الجزایر از همه مسلمانان سنی مذهب جهان خواست که کتاب های او را بسوزانند.

مخالفان غیراسلامگرای او هم بی شمارند. منتقدان آدونیس در زمینه تاثیر پذیری اش از دیگران، تا مرز متهم کردن او به سرقت ادبی از شاعران غربی و صوفی های شَطْح گوی پیش می روند و شعر او را غیر قابل فهم، خشک، پیچیده و بیگانه با ذائقه شعر عربی می دانند. از نوع نگاه او به میراث و تاریخ عربی اسلامی هم به شدت انتقاد می شود. منتقدان می گویند او در کتاب ایستا و پویای خود بی طرفی علمی را حفظ نکرده و مغرضانه با این میراث برخورد کرده است.

پاسخ آدونیس این است که: "اگر من نقد نکنم، دیگر وجود ندارم. من نظر و اندیشه ای خود را بیان می کنم و در حق کسی بی عدالتی نکرده ام. اگر نظر من با دیگران متفاوت نباشد، آن دیگر اندیشه من نیست".

بر سنگ نور،

عمرم را نقش می زنم

فروتن، چون دانه ای گندم

حرف هایم را، مه پوشانده

در واژه هایم، تاریکی است

چون دانه ای هستم،

که همچنان بر نور می مانم،

ساخته می شوم

و پاره ای از زندگی ام و لقمه ای

با من ساخته می شود.( از مجموعه اشعار آدونیس)

 

منبع: بی بی سی

بازدید: 1467