فارسی
مهرداد لقمانی
آنچه روشنفکری میطلبد، نخست فهم پیچیدگیهای زمان و مکان است. به کلام دگر درک درست از ساختارها، معانی و مفاهیم زیر بنایی است. شناخت وضعیت جامعه و تاریخ از نخستین گامها در ترسیم تصویر درست از امکانات، کمبودها و فرصتهای جامعه به دست میدهد. بدون اعتراف به نقصان نمیتوان به پیشرفت امید داشت. البته میان واقعبینی و احساس حقارت تفاوت بسیار وجود دارد.
- توضیحات
- بازدید: 1260
مترجم: مریم قاضی
این سوالیست کە هرگز نمی توان پاسخ کاملی برای آن پیدا کرد مانند بسیاری سوالات دیگر از قبیل اینکە عاشق کیست، ایماندار چە کسیست، راستگو چگونە انسانیست کە هرگز نمی توان بە پاسخ کاملی در مورد آنها دست یافت. روشنفکر بە شیوەایی مستمر باید از زاوایای مختلف دوبارە تعریف شود و یک تعریف خاص در دورەایی خاص برای این پدیدە نمی تواند تعریفی ابدی باشد.- توضیحات
- بازدید: 865
فرخ نعمت پور
و مادر تنها خدمتکار خانە را صدا کرد. دستور داد از کشو پائین اتاق خوابش، کشو کمد قهوەای رنگ قدیمی، پستانکی وجود دارد کە هرچە سریعتر با خودش برداشتە و بیاورد. خدمتکار بە سرعت برق و باد دور شد. چند دقیقە بعد شاهزادە دوبارە بە خواب عمیقی فرورفت، با پستانکی از عکس پدر بزرگ و پدر بر سر آن.
- توضیحات
- بازدید: 785
رسول صفریانی
همین روزها ما شاهد حملە بە سلمان رشدی، نویسندەای کە بخاطر یک رمان از طرف خمینی، از رهبران دینی کە هالەهای کم اندیش فراوانی گرد ایدەهایی او می چرخند، مورد غضب قرار گرفت و رمان را نخواندە حکم مرگ او را صادر کرد و از آنزمان هالەهای کم اندیش او، این فتوا و دستور دینی او را دست نخوردە و بدون تامل و اندیشیدن در آن، قابل اجرا و تغییر ناپذیر دانستە و...
- توضیحات
- بازدید: 87
اَلکساندرُس پاپاذیاماندیس
از یونانی: رامیار حسینی، یانیس گوماس
همە جا شب، سراسر ماه و شبی ژرف. همەی آفرینش شیشەای شدە از ماه در خواب بود مانند جن کە بە پهلو دراز می کشد و در ژرفای نهرهای جاری و در چشمە طنین می اندازد و بازتاب می خورد. از باغچەهای اطراف، از بوتەزارهای کوهی و از کوەها شیرینی، خنکی و رایحەی معطر و صدا و نالەهای رمزآلود بیرون می آمد. پارثنیس پیرمرد خیرە در اشتیاق شنیدن چیزی، در اشتیاق لذت بردن از این همە چیزهای مطبوع ایستادە بود. اما نمی توانست ژرفا احساسی بە این طبیعت داشتە باشد، فقط شیفتەی تماشاکردنش بود.
- توضیحات
- بازدید: 92
کاوە نعمت پور
دو روز است که عکس را در جیب شلوارم قایم کرده ام... آنقدرها هم که فکر می کردم بدقیافه نیستم. آخر می دانید این اولین عکسی است که از خودم تا به حال دیدەام. صدای رادیوی کهنەی دیپاک پیر را از لوله ی بالای سرم می شنوم که گوینده اخبار می گوید مقامات هلندی از نیروهای امنیتی ایالت مهاراشترا درخواست تعجیل در رسیدگی به روند پرونده ی گم شدن شهروند هلندی که دارای همسر و دختری ۱۰ ساله است می کند.
- توضیحات
- بازدید: 75
ترجمە از کردی: ماجد فاتحی
از هم که جدا شدیم، دیدم تاریکی آرام در میان جنگل ناپدیدش کرد. به مانند سایەای، میان سایەای دیگر ناپدید شد. و من نیز از میان اتاقهای دیگر برگشتم. زمانی که برگشتم به سالهای ۲۰۱۱؛ ۱۹۸۶ و ۱۹۷۸ اندیشیدم. عدد یک، تنها عدد مشترک هر سه این سه سال بود. اندیشیدم که انسان خیلی به یک، عدد یک شباهت دارد. یک همیشه یک!
- توضیحات
- بازدید: 143
فرخ نعمت پور
اضطراب درست آنجا شروع شد کە لااقل در میان آن چند تائی کە من می شناسمشان، دو نفرشان دست بە انتخاب زدند. از همان روز برادرم تصمیم گرفت بە سربازی برود، و من هم تصمیم گرفتم بە سازمان زیرزمینی یک جریان سیاسی بپیوندم. و از طرفی دیگر زن همسایە ما زخمی شد و پسر من هم سالهای سال بعد در خارج از کشور متولد شد. پنجاە بە پنجاە!
- توضیحات
- بازدید: 723
فرخ نعمت پور
و شب کە می شود همە دور سفرە جمع می شوند. نان خشک تریت شدە در دوغ همراە با سبزە چە طعمی دارد. و بچەها چە زود خوابشان می گیرد. و شب چە زود اینجا شب می شود. و تنها کسی کە اینجا دور سفرە و هنگام شب بشدت غائب است سارتر خودمان است. او آنجا نیست، اگرچە بشدت معتقد است کە روزی آنجا حضور پیداخواهدکرد. و درون این خانە اساسا انتخابی وجود ندارد و آنچە هست ذات است.
- توضیحات
- بازدید: 719
فرخ نعمت پور
و من در درون انقلابی خجل، چقدر آن سالها دوست داشتم بروم و در تظاهراتها شرکت کنم. البتە می رفتم، اما همیشە تە صف بودم و خجالت می کشیدم صدایم را بلندکنم. و پیش خودم آرام شعار می دادم. تە صف را کسی متوجە نبود. بچەها همە آنجا بودند. بچەهای تقلید و تکرار. و من با دیدن پدربزرگ کە همیشە روی آن سکوی لعنتی می نشست، چقدر بیشتر خجالت می کشیدم.
- توضیحات
- بازدید: 729