ما 2430 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

منبع: آرمان

"من فیلسوف نیستم. من متفکری آزادم." این را داریوش شایگان می‌گوید که اکنون به دلیل سکته مغزی در بیمارستان بستری است. آنطور که رامین جهانبگلو می‌گوید «شایگان هرچند فرزند ایران جاودانی است، انسانی متعلق به عصر ما نیز هست. سراسر زندگی او تبعیدی است میان غربت سرزمینی غایت و آرزوی دستیابی به قلل رفیع کنونی. 

 

فیلسوف نیستم؛ متفکری آزادم

منبع: آرمان

وضعیت جسمی داریوش شایگان که پنجشنبه 5 بهمن به علت سکته مغزی در بیمارستان بستری شده بود، تحت کنترل تیم پزشکی قرار گرفت. داریوش شایگان عصر پنجشنبه ۵ بهمن ماه به علت عارضه سکته مغزی در بخش ICU بستری شد. متاسفانه وی چند ساعت بعد مجددا دچار خونریزی دیگری شد اما خوشبختانه پزشکان معالج از صبح روز جمعه 6 بهمن موفق به کنترل وضعیت جسمانی وی شدند. داریوش شایگان متولد سال 1313در شهر تهران است. او در تهران به مدرسه کاتولیک «سن‌لویی» که دروسش به زبان فرانسه تدریس می‌شد رفت و بعد از آن برای تحصیل به خارج از کشور رفت و با اخذ درجه دکترا در رشته هندشناسی در سال ۱۳۴۷ به ایران بازگشت و به تحقیقات خود پیرامون ادیان به‌ویژه ادیان هندی ادامه داد. حاصل آن کتابی دوجلدی بود به نام «ادیان و مکتب‌های فلسفی هند» که از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شد.شایگان پیش از آن دیدگاه‌های نظری‌اش را در کتاب «آسیا در برابر غرب» منتشر ساخته بود که همچنان از کتاب‌های مهم در حوزه اندیشه معاصر ایرانی است. او همچنین چند سال بعد کتاب «بت‌های ذهنی و خاطره‌های ازلی» را انتشار داد. «تصوف و هندوئیسم»(آیین هندو و عرفان اسلامی بر مبنای کتاب مجمع‌البحرین نوشته داراشکوه ترجمه به فارسی توسط جمشید ارجمند)،«افسون‌زدگی جدید، هویت چهل تکه و تفکر سیار»، ترجمه فاطمه ولیانی، «بینش اساطیری»، (نشر اساطیر)،«پنج اقلیم حضور» (نشر فرهنگ معاصر)، «در جستجوی فضاهای گمشده»(نشر فرزان روز)،«نگاه شکسته»، ترجمه علیرضا منافزاده، نشر فرزان روز از دیگر آثار او به شمار می‌رود.علاوه بر آثاری که شایگان نوشت دو کتاب مهم نیز به زندگی و آثارش پرداخته‌اند که اولی «زیرآسمان‌های جهان» است که گفت‌وگویی بلند است از سوی رامین جهانبگلو که با شایگان انجام شده و انتشارات فرزان روز منتشر کرده است. و همچنین کتاب «آمیزش افق‌ها» کتاب دیگری است که گلچین و منتخبی از آثار گذشته شایگان است که به کوشش محمد منصور هاشمی به همراه مقدمه‌ای طولانی از سوی نشر فرزان روز منتشر شده است. از آخرین کتاب های منتشرشده شایگان می‌توان به کتاب « کتاب فانوس جادویی زمان» اشاره کرد.

 

"من فیلسوف نیستم. من متفکری آزادم.» این را داریوش شایگان می‌گوید که اکنون به دلیل سکته مغزی در بیمارستان بستری است. آنطور که رامین جهانبگلو می‌گوید «شایگان هرچند فرزند ایران جاودانی است، انسانی متعلق به عصر ما نیز هست. سراسر زندگی او تبعیدی است میان غربت سرزمینی غایت و آرزوی دستیابی به قلل رفیع کنونی. به همین دلیل او یکی از آن آوارگان رمانتیکی است که «سرنوشت نادیدنی جهان ما» را رقم می‌زند.» و آنطور که خود شایگان می‌گوید: «ما ایرانی هستیم و همیشه ایران از قدیم امپراتوری بوده؛ همچنین همیشه بین تمدن‌های بزرگ بوده است، یعنی همواره یک نگاه به آسیای دور داشته و یک نگاه هم به بین‌النهرین و غرب. از این‌رو ایرانی‌ها همیشه بین دو دنیا قرار داشتند و پل ارتباطی بوده‌اند. این عجیب است که امپراتوری‌های ایران همه پل ارتباطی بوده‌اند. مثلا امپراتوری هخامنشی، از هند هست تا آسیای میانه و یونان و این نقش را امپراتوری‌های دیگر مثل اشکانیان و ساسانیان هم کم و بیش بازی کرده‌اند. پس رسالت تاریخی ایرانی‌ها این است که در ارتباط فرهنگ‌ها پیشقدم شوند.»رامین جهانبگلو در کتاب «زیر آسمان‌های جهان» شایگان را اینطور توصیف می‌کند: «داریوش شایگان بیش از آنکه فلیسوف به معنای دقیق کلمه باشد، شخصیتی واقعی است؛ شخصیتی که اطرافیانش درواقع هرگز نتوانسته‌اند به درستی جایش را تعیین کنند.» او می‌افزاید: افق دید داریوش شایگان بسیار وسیع است، و به نحوی برجسته به روی تمام اشکال دیگر فرهنگ باز است. پس داریوش شایگان فردی است با چندین حقیقت. اینکه او پس افکار یونگ، هایدگر، یا هانری کربن پناه می‌گیرد، به‌خوبی نشان می‌دهد که اثارش در تلاقی‌گاه معارفی قرار داد که شاخص تجربه درونی انسان مذهبی هستند. بنابراین در نظر شایگان، تجربه درونی یکی از شروط تفکر و یکی از وجوه زندگی است. این چیزی است که به او امکان می‌دهد که تبعید درونی‌اش را نسبت به این «سرزمین اوهام» که شاهد تولد او بوده است، بسنجد. می‌توان گفت که او در صحرای زمان، فانوس به دست، در جست‌وجوی اوراق کنده‌شده کتاب تاریخ است. همچون خواب دم صبح، آثار شایگان می‌خواهد عصری را تصویر کند که به نطر می‌رسد عصمتش را از دست داده است..."
Relatert bilde

گەڕان بۆ بابەت