ما 457 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

فرخ نعمت پور

اگر این نگرش یونانی بە پدیدە آزادی را در جامعە ایران ملاک بررسی وجود یا عدم وجود آزادی قرار بدهیم، با توجە بە وضعیت موجود کە در آن یک سیستم استبدادی مذهبی حاکم است، بە این نتیجە می رسیم کە جامعە ایران بیش از پیش بە دو بخش متضاد تقسیم می شود: بخشی کوچکی کە حاصل جمع دو پدیدە "من می خواهم" و "من می توانم" را در مالکیت خود دارد، و بخش بزرگی از مردم کە بدور از چنین وضعیتی هستند.

 

در بیان آزادی

فرخ نعمت پور

در ایام باستان، در سنت یونانی ایدەای وجود داشت کە آزادی را جمع دو پدیدە می دانست: "من می خواهم"، و "من می توانم". پیش یونانیان تنها در صورت وجود این دو پدیدە با هم می توان از وجود آزادی گفت. در صورتیکە "من می خواهم"، نمی توانست با "من می توانم" در کنار هم قرار بگیرند و با هم یک پدیدە واحد بە نام آزادی را ایجاد کنند، سخن گفتن از آزادی بی مورد بود.

اگر این نگرش یونانی بە پدیدە آزادی را در جامعە ایران ملاک بررسی وجود یا عدم وجود آزادی قرار بدهیم، با توجە بە وضعیت موجود کە در آن یک سیستم استبدادی مذهبی حاکم است، بە این نتیجە می رسیم کە جامعە ایران بیش از پیش بە دو بخش متضاد تقسیم می شود: بخشی کوچکی کە حاصل جمع دو پدیدە "من می خواهم" و "من می توانم" را در مالکیت خود دارد، و بخش بزرگی از مردم کە بدور از چنین وضعیتی هستند.

البتە در مورد بخش اکثریت می توان گفت کە آنان یا دارای "من می خواهم" اند، یا "من می توانم"، و یا هیچکدام از این دو. اما بحث بر سر آن است کە هیچکدام از این سە حالت نمی توانند حامل پدیدە آزادی باشند. دارابودن نصفی از پدیدە بە منزلە عدم مالکیت کل آن است. از این گذشتە، دو جزء تشکیل دهندە آزادی تنها دو جزء نیستند، بلکە دارای پیوند ارگانیکی هستند کە آنان را از جزء بودن صرف فراتر می برد. بنابراین داشتن هر جزء دردی را دوا نمی کند، و فرد و جامعە کماکان از آزادی دوراند. در واقع آن بخش اقلیت کە تمام بحث آزادی را بە سود خود مصادرە کردەاست، چیزی برای دیگران باقی نگذاشتەاست.

گذر از سیستم استبداد مذهبی کاملا بە بر هم زدن این عدم تعادل دیرینە، و جایگزینی تعریفی دیگر از آن بستگی دارد. یعنی جمع "من می خواهم" و "من می توانم" باید از مالکیت اقلیت حاکم بیرون آوردەشود، و بە پدیدە جمعی تبدیل شود. و این پدیدە زمانی بوجود می آید کە همین اکثریت بە "من می خواهم" و "من می توانم" برسند. یعنی یک تغییر در روانشناسی تودەای در جهت تغییر شرایط.

زیرا آزادی بیش از هر چیز بە ارادە انسانها بستگی دارد، ارادەای کە آزادی را جزو ارزشهای روزمرە زندگی خود حساب می کند. 

 

 

گەڕان بۆ بابەت