ما 8983 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

فرخ نعمت پور

نفی انحصار خدا در تعیین وجوە زندگی یکی جامعە، البتە از طریق یک حکومت مذهبی و ارگانهای سنتی آن، بە مثابە برجستەکردن نقش خود انسان ایرانی در اندیشیدن و انتخاب راە آیندە بدور از قدرتهای ماوراء طبیعی خواهدبود. و راندن انسان بە میانە میدان و تنها با تکیە بر نیروی خود، تحول عظیمیست کە دنیای ایرانی را سرتاپا خواهد لرزانید.

آیا برای ایرانیان خدا مردەاست؟
فرخ نعمت پور
تغییر در ساختار سیاسی و یا قدرت سیاسی چنانکە بتواند معادلات را بطور بنیادی تغییردهد، تنها عبارت از تغییر ارگانها و یا افرادی کە قرار است آنها را کنترل و یا هدایت کنند، نیست؛ بلکە تغییر در آنتولوژی نیز هست. بە این معنا کە بنیانهای نگرش و یا فلسفی نسبت بە جهان و حقیقت (های) موجود در آن باید تغییر کنند، و بە این ترتیب دنیای آنتولوژیک جدیدی خلق شود.
متعاقب گذار اروپا از سنت بە مدرن، نگرش انسان اروپائی بە دنیا تغییر کرد، چنانکە در عصر روشنگری بخوبی آن را مشاهدە می کنیم. تحولی کە در آن با برجستەشدن علم، باورهای سنتی بشدت تضعیف شدند، و جای خود را واگذار کردند. در ادامە همین تحول، در نیمە دوم قرن نوزدهم بە فیلسوفهای ساختارشکنی کە علیە عصر روشنگری برخاستند، بر می خوریم کە مدرنیسم را بە عمق دیگری هدایت شدند. چنانکە نیچە، فیلسوف آلمانی، با اعلام مرگ خدا دنیای جدیدی را اعلام کرد کە در آن دیگر سنت در بالاترین حالت خود نمی توانست نشاندهندە راە انسان در مسیرهای اخلاقی و شناخت شناسی باشد و برای همین خدا کە معرف اصلی دنیای سنتی در اهدای عمل اجتماعی بود بە کناری می رود، و جهانی فرا می رسد کە قرار است در آن انسان خود بە هدایتگر خود تبدیل شود.
در تغییر از یک جامعە سنتی و نیز حکومت سنتی بە دنیای مدرن کە جامعە ایرانی نیز در تب و تاب آن است، ما همزمان بە تغییر در نگرش آنتولوژیک خود بە هستی و جهان نیز قرارگرفتەایم. قرار نیست در این تحول، کە از جملە قرار است حکومت نیز تغییر کند، تنها با یک تحول سیاسی روبرو شویم.
سئوال این است کە در کشوری کە سنت را بە قدرت رسانید، و آن را در تمامی این سالها تقویت کردە و بە آن مشروعیت بخشید، در کشوری کە با انقلاب سال ٥٧، دوبارە خدا را احیاء کردە و آن را بە مرکز نگرش انسان ایرانی تبدیل نمود، آیا بە آنچنان مرحلەای رسیدەاست کە بتوان در آن از تغییر در جهان آنتولوژیک انسان ایرانی گفت؟ جهانی کە در آن خدا در معنای نیچەای خود مردەاست، و انسان ایرانی ناچار است بر عقل و توانائی خود تکیە زدە و جهان نوین خود را بدور از آموزەهای سنتی دنیای کهن ادارەکند؟
بی گمان تغییر از یک جهان سنتی بە جهان مدرن، یکی از دشوارترین تحولات جوامع بشریست، زیرا در آن چنانکە گفتەشد قرار است تغییر در جهان آنتولوژیک انسانی همراە تغییرات سیاسی ـ اجتماعی اتفاق بیافتد. جامعەای کە برای این تغییر آنتولوژیک آمادەباشد، قادر بە تغییر کیفی در بعد سیاسی ـ اجتماعی هم خواهدبود. پس سئوال این است کە آیا برای انسان ایرانی حقیقتا خدا مردەاست، و یا اینکە فعلا در پروسە آغاز آن قرار گرفتەاست؟
جواب این سئوال دشوار است، اما یک حقیقت کاملا عیان است، آن هم اینکە در تغییر از جهان سنت بە مدرن، تغییر آنتولوژیک یکی از اسس این تحول شگرف بە حساب می آید. و آیا انسان ایرانی در صدد است کە از سنت رهائی یافتە و با برجستەکردن نقش خود بعنوان یک فرد، در پی ریختن بنیانهای غیرسنتی نقش داشتەباشد، یا کماکان آن را در انحصار خدای سنتی ها حفظ خواهد نمود؟
نفی انحصار خدا در تعیین وجوە زندگی یکی جامعە، البتە از طریق یک حکومت مذهبی و ارگانهای سنتی آن، بە مثابە برجستەکردن نقش خود انسان ایرانی در اندیشیدن و انتخاب راە آیندە بدور از قدرتهای ماوراء طبیعی خواهدبود. و راندن انسان بە میانە میدان و تنها با تکیە بر نیروی خود، تحول عظیمیست کە دنیای ایرانی را سرتاپا خواهد لرزانید. جائی کە انسان خود می خواهد خدا شود، آنجا اتمام جهان سنت و آغاز انقلاب شگرف آنتولوژیکی در معرفت خواهدبود.

گەڕان بۆ بابەت