اسرار دریایی کە باید دانست
در تاریخ ادبیات گفتە میشود کە از اواخر قرن هیجدە تا نیمە قرن نوزدهم، مکتب رمانتیسیسم مسلط بودەاست. از جملە خصوصیات این دورە، احساس و فردگرایی خاصی است. یعنی اینکە بە احساس بهای بیشتری دادە میشد، و انسانها تلاش داشتند فرد ویژەای باشند، حال بە هر طریقی کە برایشان امکان داشت.
مشهور است کە 'هنریک ورگلاند'، شاعر نروژی با کت آبی تیرە کە بر روی یک ژاکت سبز مخملی میپوشید و با شاخەای گل در سوراخ دکمەاش ظاهر میشد. او همچنین مار زندەای در دفتر کارش داشت و دوست داشت بازدید کنندگانش را بترساند! یا 'ژرار دونروال'، شاعر فرانسوی خرچنگی بعنوان حیوان خانگی داشت کە از یکی از رستورانها نجاتش دادەبود. او طنابی بە آن میبست، و با هم بە پیادەروی میرفتند. در این خصوص گفتەبود خرچنگها را دوست دارد. گفتە بود خرچنگها آرام و جدی هستند، پارس نمیکنند و اسرار دریا را میدانند.
بە این ترتیب رمانتیسیسم آنگاە کە احساس و فردیت را برجستە میکند، منجر بە ظهور آدمهای متفاوت و بسیار جذاب میشود. آدمهایی کە مثل دیگران نیستند، یا بهتر بگوییم انتخاب میکنند کە مثل دیگران نباشند، و همین خود بە سرچشمە بزرگ و خروشانی از ابداع و نگاە جدید بە جهان و بە وجود میانجامد.
چنانکە میدانیم رمانتیسیسم واکنشی بود بە عصر کلاسیسیسم. یعنی واکنش بە دورانی کە عقل حاکم کل بود، و همە چیز در چهارچوبهای خاص و خشکی از قبل تعریف میشد.
و چقدر دوران حکومتهای دیکتاتوری و جوامع بستە ما را بە یاد کلاسیسیسم میاندازد، هرچند کە نباید از انطباق کامل آنها گفت. و چقدر کشور ما بە رمانتیستهایی نیاز دارد کە از این نگاە بستە خود را رهانیدە و انسان را در احساس و فردیت ویژە خود برجستە کند.
و آیا جنبش 'زن، زندگی، آزادی' چنین نبود؟
فرخ نعمتپور