مصطفی معروفی اقدم
فرقی نمی کند کسی بداندرقصم از درد استلنگ لنگانیا که از خوشیپای کوبانمن همینم؛ تندیس درد
فریاد سکوت
مصطفی معروفی اقدم
کندوکاو می کند
در فراسوی واژهها،
تازیانه باد
کدامین فریاد
در مسلخ عشق...
به کام باید گرفت؟
فریاد سکوت
باید،
در این شبکده
شحنه بیدار
و
قلندر در خواب
2
تندیس درد
فرقی نمی کند کسی بداند
رقصم از درد است
لنگ لنگان
یا که از خوشی
پای کوبان
من همینم؛ تندیس درد
آرام و ساکت
ایستاده در باد