فارسی
ترجمە از کردی: ماجد فاتحی
عکس را در فیسبوک می گذارم، و از مردم میخواهم کمکم کنند. کامنتهای فراوان می آیند. پیامهائی از این دست: اینکە عکس قدیمی، جالب و خاطرەانگیزی است، زیر عکس را پر میکنند. تا اینکه ناگهان روزی کامنتی را میبینم: «کسانی که میتوانند کمک کنند، متاسفانە بە فیسبوک سر نمی زنند، البتە اگر زندە باشند!» درست می گویند. از گیجی و حماقت خودم خندهام میگیرد. عکس را از فضای مجازی فیسبوک برداشتە، و روی تابلوی وان گوگ میگذارم.
- توضیحات
- بازدید: 234
میدیا امین نژاد
ناصر را آنطور که میخواست نکشتهاند، او را تر و تمیز روانه کردهاند. سر بزرگ او با رویاهای فراوان برای آخرین بار، تذکری به ما نداد. او در ذهن خود زندگی کرد. در واقعیت کشته شد. در آخرین ساعت عمرش، در تلاش بود یک نظم سنگین بر روی بدنش نصب کند. اینکه نصب کرد یا نکرد را نمیدانم ولی آن بدن مستعد اضطراب را قشنگ دریدهاند.
- توضیحات
- بازدید: 178
فرخ نعمت پور
منی کە دوست داشتم لذت باران را تا اعماق وجودم در خود حس کنم، بە یکبارە همە چیز را خراب کردە می بینم. و علت را گردش بیهودە پنداشتم. و شوقی کە هنگامیکە بە تنها حالت ممکن تبدیل می شود، می تواند همە برنامەها را بە یکبارە از بین ببرد و تقدیر را چنان بر جان و دل مسلط کند کە تنها قدمها باقی بمانند.
- توضیحات
- بازدید: 281