فارسی
فرخ نعمت پور
و انسان بە روح آزادی، و آزادی روح باور آوردەبود. اما آزادی بە مرگ آغشتە بود و هر بار در تکوین خود، خائنی از درون آن سر بر می آورد و ندا در می داد کە وسعت انسان را کرانەها تسخیر کردەاند. و خائنین هم در اعماق بودند و هم در وسعت. و آنها همیشە همراە انسان بودند و انسان همراهشان. آنها خود انسان بودند. و محمد دانست خدا خائنین را بەعمد آفریدە است. او آنان را آفریدە بود تا انسان بەیاد بیاورد کە آزادی تنها با وجود خائنان امکان پذیر است. باید همسایە آنها بود تا وجود آزادی را احساس و درک کرد.
- توضیحات
- بازدید: 129
فرخ نعمت پور
و خدا آنطوری کە محمد گفتەبود، شکست را در چشمان محمد بار دیگر خواندەبود. و چشمان سیاە و زیبای محمد چە غمگین می نمودند. غمگینی زیبا، آغشتە بە نیروی لایزال اندیشە، کە برق خاصی را در خود بر می افشاند. و خدا لبخندی زد. فرستادە او آنقدر هم کە می گفت عاری از باری نبود کە ادعای نداشتن آن را داشت. خدا خرسند بود.
- توضیحات
- بازدید: 199
فرخ نعمت پور
گفتم کە گاوها بعد از این همە مشاهدە و تفکر باید بە نتایج عالی ای رسیدە باشند. آرە من کاملا مطمئنم. اما اثباتش برایشان مشکل است. آخر گاو چونکە نە می تواند بنویسد و نە می تواند حرف بزند، دیگر کاملا از مرحلە اثباتی بە بیرون پرتاب می شود.- توضیحات
- بازدید: 909
فرخ نعمت پور
خدا دستور می دهد از جهنم نیچە را برایش فرابخوانند. نیچە با سبیل کلفت نیم سوختە و نگاههای اخگر گرفتەاش در دربار روحانی خدا ظاهر می شود. خدا داستان را برایش تعریف می کند. نیچە بعد از کمی در فکر فرورفتن با کلەای کە هنوز دود جهنم از آن بلند می شود می گوید خدا برای حل چنین معضل بزرگی باید بە نهیلیسم روی بیاورد.
- توضیحات
- بازدید: 577
فرخ نعمت پور
از خود می پرسد کە براستی آنچە حمید همسر انقلابی اش انجام داد واقعا تا چە حد اخلاقی بود؟ آیا اساسا در فرهنگ انقلابیون جائی برای چنین بحث هائی وجود دارد؟ در واقع فرد انقلابی تا چە حد محق است خانوادەاش را بە همراە خود قربانی کند؟ آیا خانوادە ملک شخصی فرد انقلابیست یا اینکە خانوادە هم دارای حق رای است و باید در تعیین سرنوشت خود مستقل باشد؟
- توضیحات
- بازدید: 633
ترجمە از کردی: ماجد فاتحی
هنوز تن و بدنش بوی حمام دارد. حوله ای به دور بدنش پیچیده. تن و اندامش بسیار کوچک و ریز نقش است، بطوریکه حس می کند حوله نیمه اندامش را قورت داده. حوله چون مار «بوا»و او مانند خرگوش اهلی. اضطراب در چشمانش موج می زند. سر هیچ چیزی آرامش ندارند.
- توضیحات
- بازدید: 110
ترجمە از کردی: ماجد فاتحی
او همزمان با داد و هواری کە راە انداختەبود و خوشحالی کە می کرد تلاش داشت چگونگی گل زده شدە را یک بار دیگر تعریف کند که یک دفعه چیزی سنگین به پشت سرش اصابت کرد،... اصابتی چنان سنگین که همچون کیسهای خالی در خود لایە لایە فروافتاد، و بر روی زمین چون تودهای لهیده دمر شد.
- توضیحات
- بازدید: 45
آزاد کریمی
از همەی آنها مشخصتر عبارتی بود کە بە زبان ترکی نوشتە شدە بود " تبریز قاپیسی" یا دروازە تبریز۱۰. طاهر جودت سری تکان داد و داخل شهر شد. منارە و گنبد مساجد، شهر را بە تسخیر خود درآوردەاند. انگار شهر و تمدن تنها بە خاطر آنها بە وجود آمدەاند اما جودت پاشا نیک می دانست این منارەها و گنبدها بیشتر از اینکە رمز وحدانیت خدا باشند نشانەی وحدانیت سلطەی سلطان عثمانی است.
- توضیحات
- بازدید: 201
فرخ نعمت پور
بعد بە دوستم علامت دادم کە در کنارم قرار گیرد. دوستم پرسید کە نمی خواهد حال کە فرصتی پیش آمدە بروم و داخل خانە را نگاهی بیندازم؟ و من کە صداها و نجواهای چهل سال پیش را بخوبی از داخل خانە می شنیدم، گفتم کە نە!- توضیحات
- بازدید: 843
فرخ نعمت پور
هنوز کە هنوز است این سە علت در جهان کنونی نقش بازی می کنند. مردمان بە تناوب خطری کە روی خود احساس می کنند بە هر کدام از این بنیانها پناە می برند. بعضی برای اثبات هویت خود بشدت خودگرا می شوند، بعضی درونگرا و بعضی همدیگرگرا.
- توضیحات
- بازدید: 453